زمرد

متن مرتبط با «نیایش با خدا» در سایت زمرد نوشته شده است

غمباد

  • می دونید؟ من بیشتر از پنجاه در صد وقت ها وقتی به خودم نگاه می کنم و زندگی که می کنم و دارم، خجل میشم و احساس شکست می کنم. اینکه گاهی خیلی بی انرژی هستم البته تقصیر من نیست. خیلی ساله که من احساس سردی و گیجی داشته ام. میگن زندگی مال زمان حاله و الان رو باید قدر داشته باشی ولی باز می بینم عقب ماندگی ها رو نمیشه انگار جبران کرد. از اون طرف مامانم مدام حرف مرگ میزنه. کارهاش رو مثلا جفت و جور می کنه، پند های ریزه کاری آخر سری میده. نمی دونم چی بگم. از طرفی خب اون حق داره هر احساسی داشته باشه و از طرفی عصبانی میشم و به خشم درونی م افزوده میشه. نمی تونمم هیچی بگم. خدایا! چرا من رو در طالعی شوم آفریدی؟ این قدر نافرجام؟ بخوانید, ...ادامه مطلب

  • امتحان با قلب

  • شاید می خواهم ابعاد وجودم را ازمایش کنم. این تپش که انگار از درون گهواره ای از آب در می آید و اسم ش قلب است چیست؟ چطور می شود که روزی همین قلب ی که فرسدم ش امروز و احساس کردم با ساز و کار معده و لوله هایش در ارتباط است، روزی در قعر زمین جای خواهد گرفت... و نخواهد تپید-داداش کوچیک م حمید مدتیه خیلی حالات خوبی نداره. مجبور شد درسش رو ول کنه نمره هاش خوب نبودند. خیلی نگرانه اینده و ایناست. خوابش هم خیلی بد شده. امروز داشتم تمرین می کردم. پنج شنبه اخه کلاس پیانو دارم. نمی دونستم خوابه. یکدفعه آنچنان دادی زد که بسه نزن دیگه! قلب م وایساد! پریروزا میگه "من اگه بدونم تو سربازی شهید میشم، میرم". وزن ش زیاده. یکی از نگرانیاش همین سربازیه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خدایا!

  • با مامان و بابا اومده ام نماز جمعه. امام جمعه آیت الاه محمودی ست. موضوع کلی بحث رو کاری ندارم ولی یک سری ایرادات دستور زبانی بود که اینجا یادآور می شود:ایشان چند بار گفتند ملائکه ها" که اشتباه است. ملائک جمع ملکه است. ​​​​​​" موضوع قابل اهمیت" اشتباه است،. موضوع" دارای" اهمیت -ما البته آخرای خطبه اول رسیده ایم. تازه خطبه دوم شروع شد. -من نذری داشتم اومده ام نماز جمعه. در واقع دو سالی بود نیامده بودم. آرزوم اینه و دعا می کنم که این مسئله ی اجتماعی ما که از افکار مختلف و نبود یک قانون قابل اجراست، که خود این مشکل به خاطر نبود گفتگو و تعامل طرز فکر ها و دید های مختلف در جامعه است حل شود. -بعد از شهید مطهری روحانی که به ایدئولوژی به صورت علمی بپردازد نداشته ایم. البته خیلی اطلاعات ندارم در این زمینه ولی تا جایی که دیده ام و مقالاتی که دو سه تایی برای ترجمه در موضوع مذهبی دیده ام فاقد خط فکر محکم و مشخصی هستند و نگارش خوبی هم ندارند. موضوعات مرتبط: پیاده روی در اصفهان بخوانید, ...ادامه مطلب

  • و فکر کن که چه سخت است اگر ماهی کوچک، عاشق آبی دریا باشد

  • یه کم اتاق م رو جمع و جور کردن. توی کمد لای یکی از دفتر یادداشت هام رو باز کردم دیدم مال ده سال پیشه سال 91.اول از اینکه چقدر ناملموس می گذره. یعنی از یک نظر ناملموس و آدم باورش نمیشه ده سال گذشته باشه ولی از طرفی هم چقدر من ناسپاس و فراموشکار. یادم رفته بود که چقدر حس ناامنی و عدم اطمینان از آینده رو داشتم. در یک دفتر چندین بار یادداشت شده که تا صبح نتوانسته ام بخوابم. و چیز دیگه ای هم که هست اینکه من توی این صفحات که خیلی با سرعت، بد خط و گنده گنده نوشته شده خیلی از بیت شعر های تکراری استفاده کرده ام. اصلا به حساب قیمت کاغذ امروز خیلی هم اسراف کرده ام و بیشتر سفید است دفتر تا اینکه اطلاعاتی درش موجود باشه. دفتر رو می خونم. آقاجون و مادربزرگ م زنده بوده اند. دختر همسایه که دیگر خانمی شده و کمتر به ما محل می گذارد بچه بوده شاید درست هم هنوز حرف نمیده و زیاد خونه ما می اومده. البته تعجب نکنید از اینکه دختر همسایه رو میگم. ما با همسایه شریک ی این خانه رو ساخته ایم و شرایطی بوده که با بچه شان احساس نزدیک ی داریم. دیگه اینکه هر وقت هم نصف جمله ای متلا نوشته ام در دفتر های آن روز ها از پدر و مادرم گله داشته ام. حالا که فکرش رو می کنم میبینم به خاطر احساس ناراحتی و پریشانی بوده که در خودم وجود داشته. حالا کجا ایستاده ام؟ حالا به نظرم اگر بتوانم بر ناسپاسی و فراموشکاریم غلبه کنم می تونم بنده ی خوبی باشم و جای امیدواری هست. من در این سال ها به یاری خدا طریقه استدلال و طرز فکر پیدا کرده ام. البته اگر تخته دم دستتان هست بزنید بهش! چون انسان و دنیا هر دو یک هویت مشترک دارند و آن هم ناپایدار بودنه! حالا توی دفترهای یادداشتم جملات طولانی می نویسم و در بیان احساساتم خست به خرج نمی دهم. میش, ...ادامه مطلب

  • محصولات بهداشتی و زیبایی

  • سلام! خوبید؟امروز می خوام درباره تجربیاتم از محصولات بهداشتی براتون بگم.حالا چیز خاصی هم نیستند ولی خب من خودم کسی نبود که درباره ی این محصولات بهم بگه و راهنماییم کنه شاید چون خواهر هم ندارم دیر با ا, ...ادامه مطلب

  • امیدوارم شاد باشید

  • در های باز آسمان

  • امروز اولین روز ماه رمضان بیشتر به آرزو کردن و دعا کردن گذشت. با اینکه روزه هم نبودم ولی دلم که پر بود از خیلی چیزها. بیشتر دعاهام هم یه جوری به وضعیت اقتصادی مربوط می‌شد.  کم ارزش شدن واحد پول کشورمون خیلی ناراحت کننده ست. با اینکه نه درآمد مرتبی دارم نه حالا سرپرست خانوار و اینام ولی خب آدم باید دل بزرگی داشته باشه که هنوز بتونه تصور کنه که یه روزی بتونه دنیا رو ببینه. , ...ادامه مطلب

  • این رژ لب نباید تمام شود

  • یه دونه جدیدشو تازگیا قبل گرونیا خریده م ولی احساس میکنم بوی حشره کش میده. رژلبم که همیشه می زنم رسما داره تموم میشه اونم توی این گرونیا  , ...ادامه مطلب

  • آسیب شناسی خدمت سربازی

  • داداش من سربازه. دو ماه آخر وظیفه شه. اولش دو ماه آموزشی کرمان بود و بقیه زمان وظیفه رو همینجا در اصفهان در جاهای مختلف مثل پلیس امنیت اجتماعی و شهرک آزمایش گذرونده.  نمیدونم شاید هم یه کم سوسول باشه. سر چهار راه که پست میده یا مثلا تو یه مراسم پر جمعیتی که انتظاماته بعدش میاد خونه کلی از پایین بودن فرهنگ و شعور عمومی مردم گله میکنه. البته بیشتر ناراحتیش به این خاطره که این کارهایی که فقط از نظر ا, ...ادامه مطلب

  • نیایش

  • دلم میخواهد حال و هوایم پاییزی باشد، مجری تلویریون هی نگوید "آلودگی"، اصلا اخبار نداشته باشیم در خانه. من تجربه خانه ای با منظره داشتن در پاییز را داشنه ام.  میدانی؟ پاییز پنجره ای باز رو به لحظه های جاری میخواهد. این همه بیخبری در پاییز زجر آور است.,نیایش با خدا,نیایش,نیایش صبحگاهی ...ادامه مطلب

  • گفته بودی باران

  •       , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها